اولین مسافرت تارا
تو این دو روز تعطیلی به شمال ، شهر محمودآباد رفتیم. کلی جاهای دیدنی رفتیم.بازار.دریا.کافی شاپ... رفته بودیم ماهی بخریم اینجا هم که رفتم دریا .حیف که آب سرد بود وگر نه میپریدم تو آب بعد از دریا هم رفتیم کاقی شاپ. ...
زینب فسقلی
خوش به حال زینب. پیش بابا محسن (پدربزرگم) و مامان مرجانم (مادربزرگم) هستش.منم نبرده با خودش :( ...
تارا و 3.5 ماهگی
تارا و عینک
رقته بودم خونه خاله محیا دوست مامانم.از عینکش خوشم اومد زدم ، عکس انداختم. ...
تارا و درست کردن پیتزا
ا.اون جی بود افتاد پایین! وای عجب پیتزایی ، بره تو فر که دیگه عالی میشه ...
تارا و دوستاش
تارا و باب اسفنجی
رفته بودیم هایپر استار.مامان یهو دید یه باب اسفنجی وایستاده داره با بچه ها عکس میندازه.بعد به بابا گفت تا از من عکس بندازه ولی چون رفتنمون به هایپر یهویی شد دوربین همراه نداشتیم واسه همین با گوشی عکس انداختیم.اگه هم عکس من تاره واسه اینه که از خوشحالی هی دست و پا میزدم ... ...