تارای شکمو هی به مامانم میگم من پیتزا میخوام ، چلوکباب میخوام.هی میگه الان واست زوده منم مجبور میشم دست بخوررررررم ... نویسنده : ماماني 1:59 تارا، ستارهي خونهي ما 29 آذر 1391 164 0 2 ادامه مطلب
نارا و الودگی هوا اخه حیف هوای نمیز نیست که الوده بشه.پس،فردای ما بچه ها چی میشه؟ ... نویسنده : ماماني 7:25 تارا، ستارهي خونهي ما 22 آذر 1391 222 0 3 ادامه مطلب
نارا و پسونک وقنی که نارا پسونک میخواد وقنی که نارا پسونک رو داره وقنی که تارا پسونک رو از دست میده ... نویسنده : ماماني 6:26 تارا، ستارهي خونهي ما 22 آذر 1391 389 0 5 ادامه مطلب
تارا و اتاق مامان رفته بودیم خونه بابا محسن(پدربزرگم)ومامان مرجان(مادربزرگم)که مامان منو برد نو اناق زمان مجردیش و از من عکس گرفت. ... نویسنده : ماماني 6:13 تارا، ستارهي خونهي ما 22 آذر 1391 258 0 2 ادامه مطلب
تارا بعداز مراسم شیرخوارگان مراسم شیرخوارگان حسینی نموم شد من در راه منزل بیدار شدم.وقتی که رسیدیم مامان از بیداری من هم عکس گرفت . ... نویسنده : ماماني 5:32 تارا، ستارهي خونهي ما 22 آذر 1391 181 0 1 ادامه مطلب
شیرخوارگان جسینی ما برای مراسم شیر خوارگان حسینی به مصلی تهران رفتیم.خیلی خوب بود ولی من همش خواب بودم! ... نویسنده : ماماني 5:05 تارا، ستارهي خونهي ما 22 آذر 1391 140 0 0 ادامه مطلب
تارا و لباس محرم با مامان و بابا رفتیم خرید تا برای محرم من لباس بخرند. جالامن لباسمو پوشیدم. مامان هم ازم عکس انداخته تا شما هم ببینید قشنگه ... نویسنده : ماماني 4:23 تارا، ستارهي خونهي ما 22 آذر 1391 440 0 1 ادامه مطلب