تارا در خواب
تارای لپ گازی
این عکس 24روزگیه منه که خیلی سرحال بودم چون فرداش مامان مرجان میومد خونمون که منو حمام کنه.چون من عاشق اب تنی ام. ...
تارای شیطون بلا
امروز با مامانی و مامان بزرگ(مامان مرجان)به پاساژ قائم تجریش رفتیم.میخواستیم به امامزاده صالحم بریم که من گرسنه ام شد.گریه کردم ,اومدیم خونه.من شیر خوردم.سرحال شدم.مامانی هم ازم عکس گرفت. ...
یک ماهگی
واسه بابا بزرگ عزیزم
دلتنگی بد نیست ؛ یادگاریست از آنان که دوستشان داریم و دورند.این لبخند تقدیم به بابا محسن که از ما دوره ...
تارا در خواب
مثل یه گنجیشک کوچیک آروم بخواب مهربونم چشماتو روی هم بذار من اینجا بیدار میمونم کابوس رو زندون میکنم خواب بد رو میسوزونم حافظ خواب تو میشیم منو خدای خوب دل چشمهاتو فردا میبینم خوب بخوابی شبت بخیر ...
هر کی شکلک درآره...!
هر کی شکلک درآره شکل عروسک درآره 1 2 3 ...
کودک عشق
اینجاست که کودک عشق پا بر دیوار دل می کوبد و به یادت می آورد که من عشقم، همانی که با تو و در تو زاده شده ام، همان کودکی که نوازش می خواست، به دنبال لذت و شادی بود و به هرآنچه او را راضی می کرد دل می بست! کودک عشق، می خندد، دست می زند، پا می کوبد و اینگونه ابراز می کند! کودک عشق، هرگاه گرسنه شد می خورد، هرگاه تشنه شد می نوشد و هرگاه لذت می برد، پا می کوبد و بی تابی می کند! کودک عشق، فردا را نمی شناسد، دیروز را نمی داند، فقط زنده است و زندگی را می چشد، روز ها را نمی شمرد و با کسی مسابقه نمی دهد، تازه تازه می چیند و به همان اندازه که دلش می طلبد، دریافت می کند. حوصله گریه کردن ندارد، به هر بهانه ای می خندد و بی بهانه، می بخشد! کودک عشق نمی ...